www.iiiWe.com

 صفحه شخصی مجید پورجنابی   
 
نام و نام خانوادگی: مجید پورجنابی
استان: البرز - شهرستان: کرج
رشته: کارشناسی ارشد عمران
شغل:  دانشجو
شماره نظام مهندسی:  403009130
تاریخ عضویت:  1389/01/15
 روزنوشت ها    
 

 داستان مداد بخش عمومی

6

داستان مدادپسرک پدربزرگش را تماشا کرد که نامه ای می نوشت بالاخره پرسید ماجرای کارهای خودمان را می نویسید ؟ درباره ی من می نویسید ؟پدربزرگش از نوشتن دست کشید و لبخند زنان به نوه اش گفت درسته درباره ی تو می نویسم اما مهم تر از نوشته هایم مدادی... ادامه»

سه شنبه 19 مرداد 1389 ساعت 11:34 ، نظر بدهید

 دختر فداکار بخش عمومی

5

دختر فداکارهمسرم با صدای بلندی کفت تا کی میخوای سرتو توی اون روزنامه فروکنی؟ میشهبیای و به دختر جونت بگی غذاشو بخوره؟روزنامه را به کناری انداختم و بسوی آنها رفتمتنها دخترم آوا بنظر وحشت زده می آمد اشک در چشمهایش پر شده بودظرفی پر از شیر برنج در مقابلش... ادامه»

دوشنبه 18 مرداد 1389 ساعت 11:40 ، نظرات(1)

 لغتنامه مهندسین عمران بخش عمومی

4

1 این بستگی دارد به یعنی جواب سوال شما را نمی دانم 2 این موضوع پس از روزها تحقیق و بررسی فهمیده شد یعنی این موضوع رابطور تصادفی فهمیدم3 نحوه عمل دستگاه بسیار جالب است یعنی دستگاه کار می کند و این برای ما تعجب انگیز است 4 کاملا انجام شده... ادامه»

چهارشنبه 6 مرداد 1389 ساعت 11:25 ، نظر بدهید

 دعای یک زن بخش عمومی

6

زنی بود با لباسهای کهنه و مندرس، با نگاهی مغموم وارد خواروبار فروشی محله شد و با فروتنی از صاحب مغازه خواست کمی خواروبار به او بدهد به نرمی گفت شوهرش بیمار است و نمیتواند کار کند و شش بچه شان بی غذا مانده اندجان لانک هاوس، با بی اعتنایی... ادامه»

یکشنبه 3 مرداد 1389 ساعت 11:32 ، نظر بدهید

 داستان یافتن مرد خوشبخت بخش عمومی

5

پادشاهی پس از اینکه بیمار شد گفت نصف قلمرو پادشاهی ام را به کسی می دهم که بتواند مرا معالجه کند تمام آدم های دانا دور هم جمع شدند تا ببینند چطور می شود شاه را معالجه کرد،اما هیچ یک ندانست تنها یکی از مردان دانا گفتکهفکر می کند می تواند شاه را... ادامه»

سه شنبه 29 تیر 1389 ساعت 08:39 ، نظر بدهید